هفته نامه شهاب زنجان

برندها (چه شخصی و چه شرکتی) نمی توانند در زنجان رشد کنند و به همین دلیل است که ما برند مهم در سطح ملی کم داریم.

چرا در شهر ما، کسب و کارها پس از آنکه به حد معینی می رسند و شناخته می شوند، ادامه ی رشدشان دشوار می شود و بنابراین بیشتر کسب و کارها، مخصوصا کسب وکارهای بومی سعی می کنند، چراغ خاموش حرکت کنند و از برندسازی خودداری کنند.

در برخی موارد آن ها گاهی مجبور می شوند شهرشان را ترک کنند و پس از اینکه کسب و کاری مطرح می شود، قوانین سازمان های دولتی در مورد آنها شدیدتر اجرا می شود و گاها فشارهای فراقانونی نیز برای آنها اعمال می شود و کلیه حرکاتشان زیر ذره بین ادارات و مردم می رود.

باید تحمل رشد کسب و کارها را داشته باشیم و از رشد همدیگر خوشحال شویم و در دنیای فراوانی زندگی کنیم و نه دنیای کمبود!. سرعت و سطح رشد مایکروسافت و آمازون و سایر برندهای جهانی می تواند الگوی ما باشد و سرعت رشد بالا برایمان قابل قبول باشد و انتظار نداشته باشیم یک کسب و کار برای چهل سال در یک مغازه محدود شود.

هر چقدر در یک جامعه برندها بتوانند بیشتر رشد کنند نشان می¬دهد، مردم آن جامعه از لحاظ ذهنی زمینه ی بیشتری برای پیشرفت دارند و در سطح جهانی هم این مطلب قابل درک و اثبات است.

ادامه مطلب در لینک: https://shahabzanjan.ir/2916.html

علی شیرازی – «موسیقی، انتزاعی‌ترین هنرهاست». این جمله‌ای است منتسب به لئونارد برنستین (۱۹۹۰‌-‌۱۹۱۸) آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر، مدرس موسیقی و پیانیست آمریکایی که چند دهه است دهان به دهان می‌چرخد و شاید کم‌تر کسی در درستی آن تردید به خود راه ‌دهد…

حالا می‌خواهیم به وجه و بخشی دیگر از موضوع انتزاع در موسیقی فیلم رو کنیم: نقطۀ صفرِ انتزاع، یعنی درست جایی که از ابتدای نوشتن و اجرای موسیقی برای فیلم توسط خودِ آهنگساز و همچنین کارگردان به عنوان مالک اصلی و نهایی اثر (فیلم) به «انتزاع» دامن زده می‌شود. به یک معنا در نوشتارهای قبلی، انتزاعی را که هر بینندۀ فیلم در ذهن خود بدان می‌رسید بررسی کردیم و گفتیم که به تعداد مخاطبان هر فیلم و موسیقی‌اش می‌تواند انتزاع موسیقایی (موسیقی‌فیلم) وجود داشته باشد.

انتزاع، امری شخصی و انحصاری (خودی) است و فقط ممکن است وجه‌های اشتراکی میان دو یا چند انتزاع در میان افراد وجود داشته باشد و بعید است که دو مخاطب، موبه‌مو دریافت و برداشتی همسان با یکدیگر از یک فیلم و موسیقی آن بکنند و لذتی هم‌سنگ با یکدیگر از آن ببرند.

در آن نوشته از انتزاع و برداشت‌های بی‌مقدمۀ مخاطب از موسیقی فیلم گفتیم و اینجا می‌خواهیم از انتزاعی بگوییم که خودبه‌خود و آگاهانه یا ناخودآگاه از سوی آهنگساز فیلم در بافت موسیقاییِ اثر همراه‌ و بر آن سوار می‌شود.

اینکه به راستی تکلیف ما جدای از انتزاع‌های شخصی و خودبه‌خودی (که بخش اعظم آن‌ها مال خود ماست و گاه حتی روح صاحب اثر نیز از برداشت به‌خصوص ما بی‌خبر بوده است؛ مانند تفسیرهای پایان‌ناپذیری که هنوز هم که هنوز است از سروده‌های حافظ و مولوی می‌شود) هنگام روبرو شدن با زمانی که آهنگساز یک فیلم خودش هم از ابتدا رویکردی انتزاعی (کلی یا جزئی) را در آفرینش موسیقی فیلم و درآمیختن آن در همراهی با کارگردان با محصول کلی و نهایی در پیش می‌گیرد چیست؟
لینک خبر: https://shahabzanjan.ir/2899.html

ترجمه: اسداله قربان زاده – آیا تا به حال فکر کرده اید که در پس ساخت یک برند یا لوگو چه می گذرد؟ یکی از مهمترین عواملی که شرکت ها و بازاریابان هنگام تصمیم گیری در مورد برند تجاری خود در نظر می گیرند، رنگ آن است. بله!.
رنگ در طراحی نام و نشان تجاری یک شرکت از ابزار قدرتمندی است. این می تواند با توجه به نحوه استفاده از یک برند ، از دو طریق مثبت و منفی تأثیر بگذارد.

در واقع رنگ ها می توانند بر احساسات و درک مشتری نسبت به یک محصول یا برند تجاری تأثیر بگذارند. داده ها نشان می دهد که۷۳ درصد از تصمیمات خرید در فروشگاه گرفته می شود و رنگ و زیبایی نقش اصلی را بازی می کند. رنگ ها در هنگام طراحی وب نیز نقش مهمی دارند، زیرا وب سایت ها جایی هستند که بسیاری از افراد اولین برخورد خود را با یک نام تجاری انجام می دهند و بنابراین اولین برداشت خود را تشکیل می دهند.

رنگ یکی از اولین مواردی است که مخاطب هدف شما می بیند و می تواند نقش بسزایی در رفتار مصرف کننده داشته باشد. اگر انتخاب رنگ ضعیف باشد، محصول یا مارک شما تا حدودی شکست خورده است. بسیاری از مارک های شناخته شده در جهان از رنگ به عنوان بخشی از هویت بصری و شناسایی مارک خود استفاده می کنند ، فقط به کادبری ، ویرجین یا استارباکس فکر کنید ، بلافاصله چه رنگ هایی را با آنها مرتبط می کنید؟

رنگ ها به عنوان یک شناسه تجاری عالی عمل می کنند و مهم این است که در مرحله خلاقیت درست شوید. برندهایی که از رنگ های شدید استفاده می کنند اغلب برای ایجاد احساس انرژی بیشتر در مخاطبان هدف انتخاب می شوند.
تأثیر بر تبدیل ها

آیا رنگ ها مهم هستند؟ مطالعه ای که توسط Hubspot انجام شد، رابطه بین رنگ ها و تبدیل را ارزیابی کرد. برای صفحه تبدیل زیر، آنها از دو رنگ سبز و قرمز برای ارزیابی تأثیر رنگها بر روی نتیجه استفاده کرده اند.

درک رنگ ها نیز می تواند با توجه به جنسیت، سن، شخصیت، درآمد و عوامل مختلف دیگر متفاوت باشد. بنابراین چگونه شرکت ها رنگارنگ مارک را انتخاب می کنند تا بخش بازار هدف خود را تأمین کنند؟

در بیشتر موارد، بنگاه ها بر اساس آنچه می خواهند برندشان تصور شود ، یا از طریق نمایندگی های طراحی وب خود تصمیم می گیرند در مورد رنگ خود تصمیم بگیرند.

در اینفوگرافیک می توانید نگاهی به برندهای مختلف و رنگ آنها بیندازید. می توانید در مورد اهمیت هر رنگ و چگونگی نقش رنگ ها در بازاریابی مطالعه کنید. یک مطالعه نشان می دهد که رفتار و جذابیت خرید نسبت به محصول یا مارک تجاری بستگی زیادی به عناصر بصری دارد. اینفوگرافیک ساخته شده توسط بازرس بازار شش رنگ گرفته و آنها را تحلیل کرده است. می توانید در مورد چرایی استفاده برندها از رنگ های قرمز، آبی، زرد، سبز، نارنجی و خنثی باشد. برندهایی که از رنگ های خنثی مانند سیاه، خاکستری و سفید استفاده می کنند، گروه مورد نظر خاصی را به آنها علاقه مند هستند. برندهای غذایی تمایل دارند که به دنبال رنگ های روشن مانند قرمز یا زرد باشند زیرا معروف به تحریک اشتها هستند. برای درک بیشتر نقش رنگ در نام تجاری به ادامه مطلب بروید.

عواملی که در انتخاب رنگ برند باید مد نظر قرار داد:

جدا از معانی متفاوت رنگ ها،‌ صاحبان کسب و کارها باید از دیگر عواملی که باید در انتخاب رنگ برند مد نظر قرار دهند نیز آگاه باشند،‌ برخی از این عوامل عبارتند از:

*مناسب بودن: صاحبان کسب و کار باید بدانند چه پیغامی را می خواهند به عموم منتقل کنند،‌ با توجه به نوع کسب و کاری که دارند،‌ و در این صورت،‌ آن پیغام را می‌توان با یک رنگ برند مناسب تطبیق داد.

*بازار هدف: همچنین برای صاحبان کسب و کارها اهمیت دارد که بازار هدفشان و کسانی که قرار است محصولات یا خدمات شان را به آنها عرضه کنند را بشناسند، به گونه‌ای که رنگ برند انتخابی مناسب نوع ترغیب مورد نیاز برای مشتریان هدف باشد.

*ثبات: ثبات در انتخاب رنگ برند ،‌ هویت آن برند در بازار را تقویت می‌نماید. این کار همچنین کمک می‌نماید تا برند نسبت به برندهای رقیب در بازار متمایز شود. علاوه بر این،‌ ثبات باعث ایجاد اعتماد،‌ وفاداری، و آشنا بودن برند برای مشتریان می شود.

اهمیت رنگ ها در برندسازی

نظرسنجی ها نشان می دهد که۹۳ درصد مصرف کنندگان هنگام خرید، ظاهر و رنگ بصری را بیش از سایر عوامل قرار می دهند. علاوه بر این،۸۵ درصد می گویند، رنگ دلیل اصلی آنها برای خرید است. آیا این بدان معناست که چون جیمی از دیوید به عنوان رنگی گرم برای بهار نام برد، باید در تمام مواد بازاریابی خود از زرد روشن استفاده کنید؟

نه لزوما: شما همیشه باید نسبت به رنگ ها و تصاویر بصری آشنا و برای مخاطبان خود وفادار بمانید. از طرف دیگر، شما ممکن است تازه کار خود را شروع کنید یا آماده یک تغییر نام تجاری باشید. برای صاحبان مشاغل که به ظاهری کاملاً جدید نیاز دارند، نمی توان بر اهمیت انتخاب رنگ مناسب برای برند خود تأکید کرد.
در اینجا مروری بر روانشناسی رنگ و آنچه احساسات و تصاویر می توانند برای برند شما ایجاد کنند وجود دارد.

*سیاه: برای ظاهری تمیز و مدرن، سایه های سیاه و خاکستری توصیه می شود. این سایه ها همچنین می توانند نشان دهنده اقتدار و قدرت باشند. مراقب میزان استفاده از رنگ سیاه باشید، زیرا این امر می تواند به معنای شر باشد. در مواد بازاریابی، رنگ سیاه بهترین رنگ را در برابر رنگ های دیگر دارد. با این حال از آن به عنوان پس زمینه در وب سایت ها استفاده نمی شود، زیرا خواندن آنها را بسیار سخت می کند.

*سفید: سفید تمیز است و نماد معصومیت و خلوص است. این ساده و سبک است رنگ های دیگر در برابر سفید بهترین برجسته هستند. با این وجود بیش از حد سفید می تواند به صورت شدید و سرد از بین برود.

*قرمز: قرمز توجه را به خود جلب می کند و انرژی و هیجان را ایجاد می کند. همچنین می تواند شدت و گاهی خشم را منتقل کند.

*سبز: سبز آرامش بخش است و می تواند نماد شانس، سخاوت، صلح، محیط و ثروت باشد. سبز و سفید در کنار هم عالی به نظر می رسند. سبز مثبت و پرورش دهنده است. از جنبه منفی ، رنگ سبز می تواند متضمن مادیات و ماهیت تصرفی باشد.

*آبی: وقتی از مردم رنگ مورد علاقه خود را می پرسند ، آبی، محبوب ترین پاسخ است. رنگ آبی افراد را در یک روحیه خوب قرار می دهد و احساس آرامش ایجاد می کند. هرچند مواظب باشید، برخی از سایه های آبی ممکن است سرد و سازمانی به نظر برسند.

*زرد: زرد شاد است و مغز را تحریک می کند. این رنگ ایده های جدید و کنجکاوی است. اما اگر بیش از حد باشد یا خیلی روشن باشد نیز می تواند طاقت فرسا باشد.

*بنفش: نشان داده شده است که سایه های بنفش به تعادل ذهن و ترس آرام کمک می کند. بنفش همچنین می تواند سلطنت، ثروت، زنانگی و خرد را منتقل کند. با ترکیب انرژی و قدرت قرمز با معنویت و یکپارچگی رنگ آبی، تخیل را تحریک می کند و به شما الهام می بخشد.

هنگام استفاده از رنگ در نام تجاری و مواد بازاریابی باید رنگ ها را در هر جنبه از تجارت خود از کارت های بازرگانی گرفته تا وب سایت خود تا علامت گذاری و موارد دیگر آزمایش کنید. اینجا نکاتی وجود دارد:

در صورت استفاده بیش از حد یا به طور مداوم، رنگ های روشن و پرشور ممکن است باعث شود مردم شک کنند و سردرد ایجاد کنند. از سایه ها کم استفاده کنید و آنها را با مواد خنثی ترکیب کنید.
رنگ های با کنتراست بالا وقتی از دور دیده می شوند به خوبی کار می کنند. از رنگ های متضاد در علامت فروشگاه خود و در ارائه به گروه های بزرگ استفاده کنید.
اگر مطمئن نیستید که چه ترکیبات رنگی به خوبی با یکدیگر کار می کنند، به طرح های رنگی رایج نگاه کنید.
وب را برای وبسایت هایی که دوست دارید جستجو کنید و رنگ های استفاده شده و آنچه باعث جلب توجه شما شده را یادداشت کنید.
از رنگهای مکمل با هم استفاده نکنید (رنگ هایی که روی چرخ رنگ ها روبروی هم هستند، مانند قرمز و سبز یا زرد و بنفش). رنگ های مختلف می تواند انواع مختلف خریداران را به خود جلب کند. به عنوان مثال، قرمز، نارنجی و آبی خریداران انگیزه را به خود جلب می کنند، در حالی که گل سرخ و دریایی خریداران را با بودجه جذب می کند.

منابع:

www.market-inspector.co.uk

www.sbmarketingtools.com

www.score.org